نگاهی روانشناسانه به رابطه گذشت و بخشش با احساس آرامش
محسن ولیئی مدیرکل کمیته امداد استان تهران و عضو هیات امنای ستاد دیه در یادداشتی نوشت: گذشت و بخشش عاملی بسیار مؤثر در احساس خوشبختی ماست. بسیاری از ما افراد متوجه نیستیم که با گذشت نکردن چه چیزهایی را از دست میدهیم و در مقابل با بخشیدن خود یا دیگران چه چیزهایی عایدمان میشود.
به گزارش روابط عمومی ستاد ملی صبر؛ محسن ولیئی مدیرکل کمیته امداد استان تهران و عضو هیات امنای ستاد دیه در یادداشتی نوشت:
گذشت و بخشش عاملی بسیار مؤثر در احساس خوشبختی ماست. بسیاری از ما افراد متوجه نیستیم که با گذشت نکردن چه چیزهایی را از دست میدهیم و در مقابل با بخشیدن خود یا دیگران چه چیزهایی عایدمان میشود.
اکثر ما یاد گرفتهایم که بخشیدن دیگران کار خوبی است. یاد گرفتهایم که بخشیدن کاری مقدس و معنوی است اما علت مهمتری نیز برای گذشت وجود دارد. اگر دیگران را نبخشیم زندگی بر ما سخت خواهد بود. فرض کنید که رئیستان در اداره شما را توبیخ کند و شما به او میگویید: من هرگز شما را به خاطر کارتان نمیبخشم.
چه کسی از این موضوع رنج میبرد، شما یا رئیستان؟ شما دائم راه میروید، بیخواب میشوید در حالی که احتمالا رئیس شما در میهمانی خوشگذرانی میکند.
بنابراین وقتی دیگران را نبخشیم در حقیقت این خود ما هستیم که رنج میبریم نه دیگران. کینهجویی و خصومت ما را بیمار میکند. خشم و خصومت به سیستم ایمنی بدن آسیب میرساند و موجب به هم خوردن نظم طبیعی ارگانهای بدن میشود و احتمال حمله قلبی، سرطان، سردرد، زخم معده، اضطراب و حتی بیماری قند را افزایش میدهد.
همه ما اشتباه و خطا میکنیم. باید خطاهای دیگران را ببخشیم و اجازه ندهیم ما را بیازاراند. کینهتوزی فقط ما را غمگین و افسرده میکند و حاصل دیگری ندارد. وقتی اشتباهی را میبخشیم احساس خوشایند به ما دست میدهد. بخشیدن دیگران موجب میشود که ما بر خشم و رنجش خود غلبه کنیم و احساس خوشایند به دست آوریم.
بخشش برای ما راحتی و آرامش خاطر میآورد. بخشش ما را از تمامی دشمنیها و تنفرهایی که در ذهنمان داریم محافظت میکند و به جای خشم و تندخویی در وجود ما احساس آرامش و آسایش را جایگزین میکند.
انرژی ما با خشم، تنفر و رنجش تحلیل میرود. ما احساس میکنیم افسرده و بدبخت شدهایم و تا زمانی که با این احساسات منفی تحلیل میرویم نمیتوانیم روی آرامش خاطر و شادکامی را ببینیم.
وقتی ما کسی را میبخشیم به دلیل آرامش خاطر خودمان است. ما این کار را در حق دشمن خود انجام نمیدهیم بلکه در حق خودمان انجام میدهیم. ما این کار را میکنیم تا خود را از شر احساسات منفی خودمان نجات دهیم.
اغلب بیماریهای جسمی به دلیل احساسات و افکار منفی ایجاد میشوند. بخشیدن دیگران بزرگترین مولد انرژی جهان است. بخشش سبب میشود که روح ما کسل نشود و بهایی برای خشم و غضب نپردازیم.
بخشش به زندگی ما انسانها معنا میبخشد و موجب احساس رضایت از زندگی میشود. وقتی در قبال نارواییهایی که در حقمان انجام شده ناراحت و پریشان میشویم و کینه به دل میگیریم، بدانیم که خود را آلت دست دیگران قرار دادهایم و در نتیجه قربانی رفتار آنها شدهایم. وقتی از بخشیدن دیگران امتناع میکنیم در واقع این ما هستیم که رنج میبریم. اغلب فرد خاطی حتی خبر ندارد که در سر ما چه میگذرد و اگر او دشمن ما باشد، در حقیقت خوشحال میشود که ما را غمگین ببیند. لذا وقتی ما آشفته باشیم او برنده است. آیا واقعا شما میخواهید به دشمن خود آنقدر قدرت بدهید که زندگی شما را تحت نفوذ خود قرار دهد و آن را تخریب نماید.
در زندگی نه تنها ما باید دیگران را ببخشیم بلکه لازم است خودمان را نیز ببخشیم. بسیاری از افراد در تمام طول زندگی به خاطر کوتاهیها و خطاهایی که به خود نسبت میدهند به تنبیه روانی و جسمانی خود میپردازند.
نظرات: 0
نظر خود را ثبت کنیدنظر خود را ثبت کنید